درباره
پیاده رو نوشتههای من است.-
نوشته های تازه
دیدگاه های تازه
- عادل اسماعیل پور در داستان خانواده پشت پنجره از دو منظر روایت دانای آویزان به سقف و راوی روبروی پنجره
- هليا در داستان خانواده پشت پنجره از دو منظر روایت دانای آویزان به سقف و راوی روبروی پنجره
- شهرام در داستان خانواده پشت پنجره از دو منظر روایت دانای آویزان به سقف و راوی روبروی پنجره
- حسین در داستان خانواده پشت پنجره از دو منظر روایت دانای آویزان به سقف و راوی روبروی پنجره
- ناشناس همیشگی در داستان خانواده پشت پنجره از دو منظر روایت دانای آویزان به سقف و راوی روبروی پنجره
پیوندها
یک سرخپوست خوب
در قند قزل آلا
نیمکاسه
تاملاتی زیر دوش حمام
شمال از شمال غربی
میچکا کلی
توکای مقدس
خرس
سرهرمس مارانا
سه روز پیش
آهو نمیشوی به این جست و خیز گوسپند
آقای چاغر
بلوط
لنگ دراز
کنارکارما
منصفانه
بولتس
ملالی نیست جز دوری شما
نیمدایره
برای خاطر کتابها
یک پنجره
اسدلله امرایی
آدم گلابی
بهناز میم
حسین وی
نشانی ها
بایگانی
- فروردین ۱۴۰۱ (۲)
- اسفند ۱۴۰۰ (۱)
- بهمن ۱۴۰۰ (۲)
- دی ۱۴۰۰ (۳)
- آذر ۱۴۰۰ (۴)
- آبان ۱۴۰۰ (۱)
- مهر ۱۴۰۰ (۸)
- شهریور ۱۴۰۰ (۲)
- مرداد ۱۴۰۰ (۱)
- تیر ۱۴۰۰ (۱)
- اردیبهشت ۱۴۰۰ (۱)
- فروردین ۱۴۰۰ (۳)
بایگانی ماهیانه: فروردین ۱۴۰۰
آه ای اشیاء نازنین.
انقدر بیرون نمیروم و انقدر آدمها را نمیبینم که چیزی برای نوشتن ندارم. تمام داستانهایم شدهاند روایات اشیاء. امروز فکر میکردم باید داستان این کتری را بنویسم. این کتری که وقتی سوت میزند دروغ میگوید و هنوز آب درونش نجوشیدهاست. خانه … ادامهی خواندن
منتشرشده در دستهبندی نشده
۱ دیدگاه
و ۳۸۵ کیلوبایت جا باز شد.
داشتم صندوق ذخیره گوگل رو تمیز میکردم که جا باز کنم و مجبور نشم پول بابت حجم بیشتر بدم. یک عکس در پیدا کردم از خودم و میم و شین و سین. بیست و هفت اوت دوهزار و هشت. خونه … ادامهی خواندن
منتشرشده در دستهبندی نشده
۲ دیدگاه
در صد و چهل کاراکتر
(این نوشته من در مجله ناداستان شماره نُه، بهمن ۱۳۹۹ چاپ شد) دکتر براون پرسید بعد آن اتفاق و تهدیدها اگر میتوانستم به عقب برگردم دست از سر اینترنت برمیداشتم؟ جواب دادم نه، هیچوقت. دکتر براون جوری نگاه کرد که … ادامهی خواندن
منتشرشده در دستهبندی نشده
۲۷ دیدگاه