درباره
پیاده رو نوشتههای من است.-
نوشته های تازه
دیدگاه های تازه
- عادل اسماعیل پور در داستان خانواده پشت پنجره از دو منظر روایت دانای آویزان به سقف و راوی روبروی پنجره
- هليا در داستان خانواده پشت پنجره از دو منظر روایت دانای آویزان به سقف و راوی روبروی پنجره
- شهرام در داستان خانواده پشت پنجره از دو منظر روایت دانای آویزان به سقف و راوی روبروی پنجره
- حسین در داستان خانواده پشت پنجره از دو منظر روایت دانای آویزان به سقف و راوی روبروی پنجره
- ناشناس همیشگی در داستان خانواده پشت پنجره از دو منظر روایت دانای آویزان به سقف و راوی روبروی پنجره
پیوندها
یک سرخپوست خوب
در قند قزل آلا
نیمکاسه
تاملاتی زیر دوش حمام
شمال از شمال غربی
میچکا کلی
توکای مقدس
خرس
سرهرمس مارانا
سه روز پیش
آهو نمیشوی به این جست و خیز گوسپند
آقای چاغر
بلوط
لنگ دراز
کنارکارما
منصفانه
بولتس
ملالی نیست جز دوری شما
نیمدایره
برای خاطر کتابها
یک پنجره
اسدلله امرایی
آدم گلابی
بهناز میم
حسین وی
نشانی ها
بایگانی
- فروردین ۱۴۰۱ (۲)
- اسفند ۱۴۰۰ (۱)
- بهمن ۱۴۰۰ (۲)
- دی ۱۴۰۰ (۳)
- آذر ۱۴۰۰ (۴)
- آبان ۱۴۰۰ (۱)
- مهر ۱۴۰۰ (۸)
- شهریور ۱۴۰۰ (۲)
- مرداد ۱۴۰۰ (۱)
- تیر ۱۴۰۰ (۱)
- اردیبهشت ۱۴۰۰ (۱)
- فروردین ۱۴۰۰ (۳)
بایگانی ماهیانه: دی ۱۴۰۰
خوششانس سال ۲۰۲۱
بعد از اینکه آتش نشانها جنازه بو گرفته خانم تورینی را در کیسه سیاه زیپدار از طبقه چهارم ساختمان بیرون بردند، سرایدار در حال تلاش برای بازکردن پنجره راهرو رو به مامور پلیسی که فرم و خودکار رو به سمتش … ادامهی خواندن
منتشرشده در دستهبندی نشده
۳ دیدگاه
رقص دستکشهای ظرفشویی
بیست و چهار سال پیش روز بازی ایران و استرالیا اولین دوست پسرم را برده بودم ناهار یک رستورانی حوالی میدان آرژانتین بخاطر تولدش. یعنی در یک فیلمی دیده بودم زنی موفق برای دوستش تعریف میکرد که ایوان نامی را … ادامهی خواندن
منتشرشده در دستهبندی نشده
۱۷ دیدگاه
عکس بعدی.
اینکه باید در این لحظه چه عملی انجام بدهم رو اینستاگرام تعیین میکنه. کنار پیشخوان ایستاده بودم و قهوه سرد تلخ مینوشیدم که عکس شام دیشب خونه دوستم بود که نرفتم چون دعوت نبودم رو دیدم و فکر کردم چقدر … ادامهی خواندن
منتشرشده در دستهبندی نشده
۴ دیدگاه